نقد فیلم نقطه کور
نقد فیلم نقطه کور
نقد فیلم نقطه کور
«نقطه کور» پس از «دردسر بزرگ» و «نازنین» سومین فیلم سینمایی مهدی گلستانه بهحساب میآید. دو فیلم اول ازجمله آثاری بودند که معمولاً توجه خاصی را به خود جلب نمیکنند و نه در بین مخاطبین بهعنوان اثری سرگرمکننده مطرح میشوند و نه در نظرات و فهرستهای منتقدین جایی را به خود اختصاص میدهند. فیلم سوم گلستانه هم تا حدی همین ویژگیها را با خود به همراه دارد با این تفاوت که این بار حضور در فضای جدیتر و حداقل ورود ظاهری به مسائل بحرانیِ زندگی یک خانواده مسئولیت او را بیشتر کرده و نگاهها را کمی جدیتر به سمت فیلم معطوف کرده است. داستان در مورد مردی به نام خسرو است که به دلیل شرایط کاری خاص خود (جوشکاری زیر آب) به شکل مداوم مدتزمانی را دور از خانه و خانواده میگذراند. یک روز پس از بازگشت به خانه از پسر کوچک خود میشنود که مردی غریبه در خانهٔ آنها حضورداشته است. این مسئله باعث میشود خسرو به همسرش ناهید بدگمان شده و درگیری آنها در مهمانیای که خواهر و برادرهایشان هم حضور دارند حوادث متعددی را رقم بزند.
فرم اولیه فیلم تا حدی یادآور «سعادت آباد» مازیار میری است که اگر نگاهمان را به سینمای ایران محدود نکنیم نمونههای خارجی متعددی داشته است. جمع شدن چند خانواده دورهم و بر ملأ شدن رازها و اختلافهای درونیشان در جریان گفتوگوها روندی است که در چنین فیلمهای حوادث را خلق میکند. یکی از عناصر مهم در این فرم روایی پیوستگی و ارتباط خرده داستانهایی است که برای هر شخص نوشتهشدهاند. ارتباط گذشتهٔ شخصیتها با یکدیگر و رازهایی که زندگی آنها را به هم وصل میکند ضمن ایجاد روایتی منسجم و تأثیرگذار، مهمانی و دورهم جمع شدن را در چنین فرمهایی توجیه میکند اما متأسفانه در «نقطه کور» به این ویژگی ضروری توجه نشده و شخصیتها بدون اتصال خرده داستانهایشان به هم در فیلم قرارگرفتهاند. هر شخصیت با گذشتهٔ متفاوت و منحصربهفرد خود در فیلم حضور پیداکرده است درنتیجه بهراحتی میتوان هرکدام از آنها را حذف کرد و شخصیتی با داستانی جدید را جایگزین آن کرد. به همین دلیل همراه شدن باکلیت فیلم ممکن نیست و هر شخصیت ساز جداگانهای میزند. تنها عنصر مشترک بین افراد حاضر در میهمانی گرفتاریها و مشکلاتی است که در زندگی هرکدام به وجود آمده اما چنین اشتراکی کلیتر از آن است که به یک معنا سازی متمرکز منجر شود.
عنصر داستانی اصلی در فیلم شک خسرو به همسرش است که در همان ابتدا پایهگذاری میشود. در این مورد میتوان چند بحث متفاوت را مطرح کرد. یکی از کمبودهای فیلم در پرداخت شک و تردید خسرو پیشینه شخصیتی او و اتفاقات گذشته زندگی زناشوییاش است. عصبیت شدید خسرو پس شنیدن حرفهای پسر خردسالش و اعتماد به یک کودک در مقابل همسر باید توسط یک پیشینه رفتاری توجیه شود. چرا خسرو اینقدر نسبت به همسر خود بیاعتماد است؟ آیا اتفاقی در گذشتهٔ آنها رخداده؟ شاید هدف فیلمساز این بوده که تردید عجولانهٔ خسرو را در راستای مفاهیمی مثل بددلی یا غیرت قرار دهد. متأسفانه همین ویژگیها هم بهعنوان مؤلفههای شخصیتی در خسرو جایداده نشدهاند و تأکیدی روی آنها وجود ندارد. نکته دیگری که در این بخش خودنمایی میکند تکرار بسیار زیاد این موضوع در سینمای ایران است. باید توجه داشت که گاهی برخی مضمونها در میان محصولات یک جغرافیای خاص شمایلی کلیشهای به خود میگیرند و به داستانهای پرتکرار تبدیل میشوند. موضوع شک و تردید و خیانتهای زناشویی در سینمای ما به چنین تعریفی رسیده است. در فیلمنامه تلاشهایی برای جدا کردن بستر داستانی و دور شدن از کلیشهها دیده میشود که چندان موفقیتآمیز نیستند.
یکی از این عناصر متفاوت شغل خسرو است. سکانس افتتاحیه فیلم با نمایی از زیر آب آغاز میشود. خسرو با لباس غواصی بهسختی خودش را به کف دریا میرساند و مشغول جوشکاری روی یک تختهسنگ میشود. ویژگیهای بصری این سکانس باعث شده فیلم شروعی متفاوت و امیدوارکننده داشته باشد. اما ویژگیهای خاص شغل خسرو چقدر با کلیت فیلم مرتبط است؟ غیر از الزام شغلی دور بودن از خانواده، دلیل دیگری برای انتخاب جوشکاری زیر آب وجود داشته است؟ احتملا در جایگزین کردن این شغل با هر شغل دیگری که الزام کار کردن در مکانی حاشیهای را داشته باشد به مشکل نخواهید خورد. به نظر میرسد متفاوت بودن کار خسرو صرفاً تلاشی است برای خنثی کردن چارچوب کلیشهای و پرتکرار داستان. عنصر دوم که این فضا را تحت تأثیر قرار داده است نحوهٔ شروع شک و تردید است که این بار توسط یک کودک ایجاد میشود. این شگرد که از «ساعت بچهها» اثر ویلیام وایلر تا «شکار» اثر توماس وینتربرگ در سینمای جهان دیده شده در «نقطه کور» به یک ایده محوری تعیینکننده تبدیل نشده است.
تلاش فیلم برای واکاوی مشکلات غیر مرتبط شخصیتها، فضا را به سمت گفتوگوهای چندنفره برده و مسئلهٔ دروغ و یا راست بودن حرف کودک مدام بین یک ایده اصلی و فرعی در رفتوآمد است و توجه جدیای به آن نمیشود. یکی از اشتباهات متنی اینجاست که اختلاف خانوادگی ایجادشده به یک بحران منجر نمیشود. چند دعوای معمولی و کمی تنش مصنوعی همهٔ آن چیزی است که در فیلم میبینیم. درنتیجه حرفهای کودک عواقب جدیای پیدا نمیکنند و فیلم را در یک موقعیت دراماتیک و ملتهب قرار نمیدهند. مشکلات روانی کودک، شغل منحصربهفرد خسرو، دورهمی خانوادگی که اصل زمان فیلم را به خود اختصاص داده است و پرداختن به مشکلات شخصیتهای فرعی حاضر در مهمانی همه و همه ایدههایی در نگاه اول جذاب بودهاند که بدون فکر و منطق جدی در کنار هم قرار گرفتهاند و فیلمی از هم گسیخته و پراکندهگو را ساختهاند که بهسختی میتوان به درک منسجمی از آن رسید. گلستانه توانسته است در این فضای داستانی مغشوش بازیهای استاندارد و قابل قبولی از بازیگران خود بگیرد. شاید بزرگترین نقطه قوت فیلم همین سطح استاندارد اجرایی باشد که تأثیرگذاری نصف و نیمه را در فیلم نگهداشته و تماشاگرانی با سختگیری کمتر را درگیر نگه میدارد. با همهٔ اینها «نقطه کور» برای فیلمساز قدمی روبهجلو بوده است. بهخصوص در بحث اجرایی از سکانسهای زیر آب گرفته تا سرک کشیدن به نقاط مختلف خانه و پوشش دادن شخصیتهای حاضر در مهمانی قابلقبول به نظر میرسند. اما متن کاملاً آشفته و بیهدف این موفقیتها را کمرنگ کرده است.
منبع : سایت نقد فارسی
منتقد : دانیال حسینی
—> دانلود فیلم نقطه کور <—
No Comments